تورم چیست؟

با این وسیله دولت ممکن است مخفیانه و بدون نظارت ، ثروت مردم را مصادره کند و یک نفر در یک میلیون نفر سرقت را تشخیص ندهد.

– جان مینارد کینز در مورد تورم عرضه پولی. پیامدهای اقتصادی صلح (۱۹۲۰).

تورم افزایش قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد در طی یک دوره زمانی مشخص است. به همین دلیل ، تورم نیز به عنوان کاهش قدرت خرید یک ارز معین تعریف می شود. چندین شرط وجود دارد که تورم قیمت را تعیین می کند.

اول ، افزایش قیمت ها باید پایدار باشد و فقط یک اتفاق پراکنده نیست. در حالی که ممکن است قیمتها در یک مورد به طور ناگهانی بالا بروند ، این لزوما ممکن است تورم نباشد. اینها “تغییرات قیمت نسبی” نامیده می شوند و اغلب به دلیل مشکلی در عرضه و تقاضای کالای خاص اتفاق می افتند. پس از افزایش عرضه برای رفع تقاضا ، قیمت تثبیت می شود. از طرف دیگر ، در طول تورم ، افزایش قیمت بدون تثبیت ادامه می یابد.

دوم ، تورم مستلزم افزایش عمومی قیمت کالاها و خدمات است. در حالی که “تغییر قیمت نسبی” معمولاً به معنای افزایش قیمت فقط یک یا دو کالا است ، تورم به افزایش هزینه تقریباً تمام اقلام موجود در اقتصاد اشاره دارد.

سوم ، تورم یک پدیده بلند مدت است. افزایش عمومی قیمت ها برای مدت زمان طولانی ادامه می یابد. اکثر ملل مدرن اندازه گیری سالانه نرخ تورم را انجام می دهند و مطالعات نشان می دهد که تورم غالباً طی چندین سال تمدید می شود.

تورم چگونه کار می کند؟

علل تورم

اقتصاددانان دو عامل اساسی تورم را شناسایی کرده اند. اول ، افزایش سریع مقدار ارز واقعی در گردش (عرضه). به عنوان مثال ، هنگامی که فاتحان اروپایی در قرن پانزدهم کره جنوبی را تسخیر کردند ، شمش طلا و نقره به اروپا سرازیر شد و باعث تورم شد.

دوم ، تورم می تواند به دلیل کمبود عرضه در کالای خاص که تقاضای زیادی دارد رخ دهد. این می تواند باعث افزایش قیمت آن کالایی شود که ممکن است از طریق بقیه اقتصاد دامن بزند. نتیجه می تواند یک افزایش عمومی قیمت تقریباً در تمام کالاها و خدمات باشد.

اندازه گیری تورم

روش های مختلفی در مورد نحوه اندازه گیری تورم وجود دارد. روش معمول اندازه گیری قیمت مناسب ترین کالاها و خدمات است. برای انجام چنین اندازه گیری ، سازمان های دولتی ممکن است مثلاً نظرسنجی های خانگی را انجام دهند که کالاهای خریداری شده معمولاً در یک جامعه یا کشور را مشخص می کند. قیمت این موارد پس از گذشت زمان پیگیری می شود و به عنوان پایه ای برای محاسبه استفاده می شود.

تورم در مقابل تورم

کاهش قیمت زمانی است که کاهش عمومی قیمت در طی یک دوره زمانی مشخص وجود دارد. گرچه تورم غالباً تهدیدی برای اقتصاد یک کشور است ، اما ممکن است کاهش قیمت تورم خطرناک باشد.

اول ، کاهش نرخ تورم تمایل به کاهش سرعت فعالیت اقتصادی دارد. با پایین آمدن قیمت ها ، مصرف کنندگان این عادت را به تأخیر می اندازند که خریدها تا زمان پایین آمدن قیمت ها به تأخیر بیفتد. دوم اینکه ، کاهش نرخ تورم می تواند باعث شود که به دلیل کاهش تقاضای مصرف کننده ، سرمایه گذاری در تولید بهتر تولید شود. سرانجام ، این به تقاضای کمتر برای وام گرفتن پول ترجمه می شود و این منجر به کاهش نرخ بهره می شود. در حالی که نرخ بهره پایین ممکن است به مشتریانی که وام یا وام می گیرند ، کمک کند ، به کسانی که از سود حاصل از حساب پس انداز سود می برند ، آسیب می رساند.

پس از سقوط بورس اوراق بهادار سال ۱۹۲۹ ، رکود بزرگ یکی از نمونه های برجسته افت قیمت است. این بزرگترین و طولانی ترین افسردگی اقتصادی در تاریخ مدرن جهان به حساب می آید. انقباض اقتصادی باعث شد عرضه پول کاهش یابد و یک مارپیچ اقتصادی رو به پایین شروع شود. نرخ بیکاری ایالات متحده از ۴/۴ درصد به حدود ۲۵ درصد در ۴ سال افزایش یافته است و تقاضا برای کالاها را کاهش داده و بیکاری حتی بیشتر می کند.

اقتصاددانان این دنباله را مارپیچ نزولی می دانند زیرا یک رویداد اقتصادی منفی به دیگری منجر می شود. اغلب نوعی بحران مالی با کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات ، باعث کاهش تولید می شود. این امر دستمزدها و درآمد را کاهش می دهد ، که به نوبه خود تقاضای بیشتری را کاهش می دهد. این کندی باعث افت قیمت می شود. با شروع یک مارپیچ افتراقی ، مشکلاتی که ایجاد می کند به راحتی می تواند رکود را ادامه دهد. کارشناسان مالی مارپیچ های نزولی را تهدید بزرگی برای اقتصاد یک کشور می دانند.

تورم در ونزوئلا

نمونه بارز تأثیر تورم در ونزوئلا یافت می شود. این کشور آمریکای جنوبی در طی سالهای گذشته شاهد فروپاشی اقتصاد خود بوده است. سیاست های سوسیالیستی ، فساد گسترده و کاهش قیمت نفت احتمالاً برخی از دلایل عمده آلودگی بیش از حد ونزوئلا هستند.

چرا تورم اهمیت دارد؟

تورم مسئله مهمی است زیرا هم می تواند تأثیر مثبت و هم منفی بر اقتصاد یک کشور داشته باشد و هم برای مالی شخصی مصرف کننده.

جنبه های مثبت تورم

گرچه تورم غالباً بسیار مضر است ، اما می تواند فواید مثبتی داشته باشد. اول ، تورم می تواند اقتصاد یک کشور را تحریک کند. با گردش بیشتر پول ، پول بیشتری برای هزینه کردن وجود دارد که این امر تقاضای بیشتری را ایجاد می کند. این تولید را ترغیب می کند ، بیکاری را کاهش می دهد و پول بیشتری را به کل اقتصاد وارد می کند.

دوم ، تورم در برابر یک خطر اقتصادی موسوم به “پارادوکس رونق” محافظت می کند. این اصطلاحی است که توسط جان مینارد کینز ، یک اقتصاددان مشهور قرن بیستم ابداع شده است. این اشاره به گرایش مصرف کنندگان به تأخیر در خرید کالاها در هنگام افت قیمت در هنگام کاهش قیمت دارد. همانطور که مشاهده می کنید ، تورم روش مخالف کاهش نرخ تورم را نشان می دهد – این امر باعث می شود که مصرف کنندگان قبل از افزایش قیمت ها ، سریع کالا و خدمات را خریداری کنند.

جنبه های منفی تورم

اگرچه اقتصاددانان و مقامات دولتی به درستی نگران تورم هستند ، اما به دلایل مختلف برای شهروندان عادی نیز مهم است. این به آسیب پذیرترین افراد یک ملت – فقیر و سالمند آسیب می رساند و همچنین درآمد واقعی طبقه کارگر را کاهش می دهد. سوم ، باعث بالا رفتن نرخ بهره می شود. سرانجام ، تورم ارزش پس انداز را کاهش می دهد. افرادی که سالها در پس انداز پول برای تأمین آموزش و یا بازنشستگی صرف کرده اند ، قدرت خرید آن پول را بسیار کاهش می دهند.

ارزهای رمزپایه و تورم

در حالی که دولتهای ملی سعی در کنترل تورم دارند ، از نظر بسیاری بیت کوین یک محافظت خوب در برابر خراب شدن تورم است. این در شرایطی است که بیت کوین ۲۱ میلیارد سکه در کل عرضه ثابت دارد. با وجود برخی اختلاف نظرها ، بسیاری بر این باورند که این باعث می شود بیت کوین تبدیل به یک ارز کاهش یافته و در نتیجه در برابر تورم مقاوم شود. به همین دلیل ، بسیاری از ونزوئلا ها برای مقابله با بیش از حد این کشور استفاده از بیت کوین یا سایر ارزهای رمزنگاری شده را آغاز کرده اند.

نظر خود را بیان کنید